معمای حل نشده در باره ی ريتويدها، خزندگان انساننما «ريتويدها» يا خزندگان انساننما در حقيقت شاخهاي از اعتقادات در ميان محققان مسائل ماوراءالطبيعه و انسانهاي فضايي است. اعتقاد بر اين است كه اين موجودات از كمي كوچكتر از جثه انسان تا قدي به ارتفاع 5/3 متر مشاهده شدهاند و داراي دست و پاهاي پرهاي و بدن پوشيده از پولك و پوستي سبزرنگ هستند. بعضي از آنها نيز دم دارند حتي چند گزارش از ريتويدهايي ارائه شده است كه شاخ و بال داشتهاند و چيزي شبيه افكار عامه در مورد اجنه يا شياطين بودهاند. مشاهده ريتويدها اغلب از سوي كساني گزارش شده است كه مورد حمله فضاييها قرار گرفتهاند و خيليها گفتهاند آنها را در اطراف باتلاقها در حال پرسه زدن روي زمين ديدهاند. با اين وجود هيچ مدركقانعكنندهاي براي وجود آنها در دست نيست و اگر هم هست بسيار اندك ميباشد.
«جان رودز»؛ نويسنده و محقق معتقد است؛ ريتويدها وجود دارند و ممكن است نوع تكميليافته يك نوع دايناسور كوچك باشند. او در مقالات خود مينويسد: در زمانهاي باستان اين نوع دايناسور به زيرزمين كوچ كردهاند و برخي از آنها به سيارات ديگر و حتي به دنياهاي موازي زمين مهاجرت كردهاند. بعضي محققان ديگر معتقدند اين دايناسورهاي هوشمند، زماني كه زمين گرمتر بود در قطب زندگي ميكردند، ولي با سرد شدن زمين به زير آن كوچ كردند، ولي پرسش اين است كه چرا تاكنون هيچ فسيلي از اين موجودات به دست نيامده است؟
موجودات ترسناك
«جان كيل» و گروه ديگري از پژوهشگران، فهرست گستردهاي از موجودات ترسناكي كه توسط انسانها در سراسر دنيا مشاهده شده و گزارش شده است، تهيه كردهاند. اين فهرست اين فكر را به ذهن مياندازد كه يا ما در اين دنيا با چندين نوع متنوع از هيولاها شريك هستيم يا بعضي انسان ها ميتوانند تغيير شكل دهند… يا شايد تمام اين اتفاقات در ذهن ما روي ميدهد؟! اين موضوع نه تنها درباره ريتويدها بلكه درباره فضاييها، ارواح خبيثه، ديوها و انساننماها صدق ميكند. شايد هم اين موجودات قابل رويت نيستند و تنها از طريق ذهن درك ميشوند.
گزارشهاي ديگري از ريتويدها وجود دارد كه معمولا همه آنها در نزديكي آبها روي دادهاند. در سال 1972 گروهي از دانشآموزان در «جزيره ونكوور» كانادا گزارش دادند كه يك «ريتويد» در نزديكي «درياچه تتيس» آنها را دنبال كرده است. در سال 1955 يك مرد تاجر در «لاولند» اوهايو ادعا كرد؛ چند موجود دو پا به رنگ سبز و قد حدود 120 سانتيمتر با دست و پاهاي مشبك را ديده است كه در دست يكي از آنها چيزي شبيه ميله فلزي بود كه از آن جرقه ميزد.
گزارشهاي زيادي از رويارويي با ريتويدها در دست است. بيشتر آنها گزارشهايي است كه حاكي از مواجهه انسانها با موجودات ديگري مثل فضاييها، اجنه، ديوها، هيولاها، پاگندهها، كوتولهها و… هستند. پس آيا زمين ما همواره مهماناني از دنياهاي ديگر دارد كه همه فقط در اين فكر هستند كه به زمين بيايند و روي ما آزمايش كنند؟ يا شايد اين ما هستيم كه به دلايل مختلف مثلا ترس ذاتي از خزندگاني همچون كروكوديل و مار، ميل به آن داريم كه موجودات عجيبي شبيه خزندگان را ببينيم؟
شايد واقعيت چيزي وراي آن چيزي است كه ما تصور ميكنيم. ماترياليستها معتقدند همه چيز در ماده خلاصه ميشود و هيچ چيزي آن سوي ماده وجود ندارد، اما ايدهآليستها بر اين عقيدهاند كه ذهن و روح، واقعيت اوليه انسان هستند و واقعيت، امري قياسي و آنالوگ است. در چنين دنيايي ممكن است جايي هم براي موجودات عجيبي باشد كه ذهن ما از درك آنها عاجز است. موجوداتي همچون ريتويدها!
در حال حاضر هنوز براي يك سر ي از معماهای خزندگان انساننما
پاسخ قانعكنندهاي داده نشده است، مثل ب افسانههاي بسياري در فرهنگهاي مختلف پيرامون وجود خزندگان انساننما وجود دارد ولي مطالعه دقيق بر روي اين افسانهها، نشان ميدهد كه هيچ يك از آنها توضيح واضح و روشني از آنها ارائه نميدهند. در افسانههاي هندو موجوداتي به نام «ناگاها» وجود دارند كه خزندگان زيرزمين هستند. ولي همين افسانهها هم ميگويند؛ «تنها برخي از اين موجودات ميتوانند به شكل انسان روي زمين پا بگذارند، نه اينكه خزنده انساننما شوند.»
در تاريخ 29 ژوئن سال 1988 كريستوفر ديويس 16 ساله در حال رانندگي در نزديكي مرداب «اسكيپ اور» در «ليكانتي» در كاروليناي جنوبي بود كه با موجود عجيبي برخورد كرد. او بلافاصله به پليس محلي گزارش داد كه يك خزنده انساننما با قدي حدود 210 سانتيمتر با پوست سبز پولكدار، با سه انگشت در دستها و سه انگشت در پاها كه چشمانش به رنگ قرمز درخشان بود به او حمله كرده است. آيينه اتومبيل او شكسته بود و آثار خراشيدگي در جاهاي مختلف آن به چشم ميخورد. چند نفر ديگر از اهالي آن منطقه، اتفاق مشابهي را گزارش دادند و چندين اتومبيل ديگر خسارت ديد. ماموران كلانتر، ردپاهايي از پاهاي سه انگشتي پيدا كردند. اين موضوع احتمالا قويترين مدرك ارائه شده و به ثبت رسيده از ريتويدها ميباشد. احتمالا منتقدان ميگويند؛ چشمان آن موجود به اين علت قرمز و درخشان ذكر شده است كه در اغلب افسانهها و داستانها موجودات عجيب و غريب به اين شكل توصيف ميشوند ولي آيا نميتوان گفت؛ برعكس اين قضيه هم صادق ميباشد؟ آيا نميشود گفت؛ موجوداتي با چشمان قرمز درخشان مشاهده شده و سپس به افسانهها و داستانها راه يافتهاند؟ شقاب پرندهها، مثلث برمودا، ارواح خبيثه و…
منبع-خانواده سبز