#سبک_شناسی
هایپر رئالیسم Hyperrealism :
هایپر رئالیسم در فارسی به فزونواقعنمایی و "فراواقعیت» هم ترجمه شدهاست. در واقع فزونواقعنمایی به عنوان پیشرفتی در روش ساخت آثار نقاشی و مجسمهٔ فوتورئالیسم بهشمار میآید. این اصطلاح اولینبار در اوایل دههٔ 2000 در ایالات متحده آمریکا و اروپا به عنوان یک جنبش هنری مستقل و یک سبک هنری ظهور کردهاست.
رویکرد به واقعنمایی با الهام از هنر عکاسی است که در آن بهصورت بسیار دقیق و عکسگونه چهره و پیکر انسان و اشیای صنعتی در ابعاد بزرگ تصویر میشود.
بهترین نقاشیهای هایپر رئالیسم معمولاً آنهاییاند که با عکس اشتباه گرفته میشوند و همین است که توانایی یک هنرمند هایپررئالیست را نشان میدهد. نقاشان این سبک در این روند آنقدر بر عدم دخالت در واقعیت تأکید دارند که کارشان ماشینی به نظر میرسد. اما یک هنرمند موفق کاری میکند که توانمندی در پس کار ظاهراً ماشینی تابلوهای این سبک پنهان شود.
هنر سوپر رئالیسم دنیای واقعی و فیزیکی را جدی میگیرد، آنقدر که گاهی در نقاشیها با دنیای واقعیتری روبهرو هستیم تا در واقعیت. هایپررئالیسم تلاش میکند واقعیت را تا آنجا که میتواند تحریفنشده منتقل کند. این در شرایطی است که برای خلق برخی نقاشیهای هایپر رئالیسم تنها از ابزارهای سادهای مانند مداد و خودکار استفاده می شود. تصاویر هایپر رئالیستیک به طور معمول 10 تا 20 برابر اندازه منبع اصلی بوده، اما همچنان از وضوح بالا در رنگ، دقت و جزئیات برخوردار هستند. بسیاری از نقاشیهای سبک هایپر رئالیسم با استفاده از رنگ پاش و رنگهای اکریلیک، روغنی و یا ترکیبی از هر دو کشیده می شوند.
روش کار در این سبک در بسیاری موارد بدین گونه است که از عکس استفاده میشود، به این ترتیب که از یک صحنه چندین عکس از یک زاویه میگیرند، سپس شروع میکنند به نقاشی آن صحنه، پس از چاپ عکسها، از آن برای تصحیح خطوط نقاشی و اگر رنگی بودند برای تصحیح رنگها استفاده میکنند؛ البته برای دقت بیشتر با شطرنجی کردن عکس کارشان را پیش میبرند.
«کانالتو» هنرمند ایتالیایی و «ریچارد استس» را میتوان از نقاشان بارز این سبک نام برد.